هِرات یکی از کلان شهرهای افغانستان، مرکز ولایت هِرات در غرب آن کشور است. این شهر پس از کابل، دومین شهر پرجمعیت افغانستان محسوب میشود. هِرات قطب صنعتی و مهمترین کانون فرهنگی - هنری افغانستان بهشمار میآید..۲۳ رودخانه معروف هریرود از کنار این شهر میگذرد.
این شهر یکی از پر جمعیترین شهرهای افغانستان است و همراه با کابل، مزار شریف و قندهار یکی از چهار شهر بزرگ افغانستان به شمار میآید. باشندگان اصلی آن به زبان فارسی با لهجه هراتی سخن میگویند. از دههٔ ۱۳۷۰ هرات مرکز جذب مهاجران زیادی از سرتاسر افغانستان بودهاست. ساکنان اصلی این شهر اقوام فارسیزبان بودند، البتّه هماکنون هرات دارای اقوام مختلفی است و عمدهٔ زبان محاورهای در این شهر فارسی است. بیشتر مردم در این شهر زبان فارسی با لهجهٔ هراتی دارند. دیگر اقوام ساکن در آن عبارتند از:پشتون، هزاره، ترکمن و عرب. شهر هرات در غرب افغانستان، در یکی از هموارترین مناطق جغرافیایی افغانستان موقعیت دارد. هِرات را در گفتارهای ادبی و رسمی هِرات باستان میگویند. این شهر از بابت منارهها و معماریهای عالی و مجلل خود شهرت دارد و در گذشته و حال، هِرات یکی از مراکز عمدهٔ آموزشی شمرده شده است. این شهر در سال ۲۰۰۹ پس از بررسی شهرهای مختلف جهان توسط سازمان یونسکو شامل برنامه هزار شهر و هزار زندگی این سازمان گردید..۴ بسیاری از شاعران و نویسندگان و عارفان و صوفیان فارسی در این شهر زاده شده و یا زیستهاند، با این همه هرات به دلیل داشتن دو مرز مشترک با کشورهای ایران و ترکمنستان و دارا بودن بزرگترین شهرک صنعتی افغانستان بزرگترین مرکز تجارتی افغانستان به شمار میآید. تا کنون هیچ سرشماری دقیقی در شهر هرات نشده است، اما اخیراً مسوولان دولتی اعلان کردهاند که این شهر دیگر ظرفیت پذیرش جمعیت بیشتری را ندارد. هرات به ده ناحیه و دهها محلّه تقسیم شدهاست. نماد شهر مسجد جامع بزرگ این شهر است. ارگ هرات و منارههای این شهر نیز نمادهای دیگر آن به حساب میآیند. هرات میزبان نزدیک به نیمی از فعّالیّتهای صنعتی افغانستان است، کارخانجاتی در زمینهٔ تجهیزات موتورسایکل، برق و الکترونیک، منسوجات، شکر، سمنت (سيمان) و انواع خوراکی در این شهر واقع شدهاند، هرات همچنین بازار بزرگ فروش خودروهای وارداتی در سراسر افغانستان است. در شمال حومهٔ هرات مسوولان دولتی در حال ساخت یک پالایشگاه نفت هستند. در هرات اماکن تاریخی مذهبی نظیر مساجد، منارهها و ساختمانهای تاریخی شهرت فراوانی دارند.
نامشناسی
بیشتر تاریخشناسان ریشهٔ نام هِرات را برگرفته از نام ایرانی باستان «هَرَیو» که به معنی «پُرشتاب» است میدانند. نام سرزمین باستانی هریوا و پایتخت آن از نام رودخانه هریرود که در آن جاری است گرفته شدهاست. «هَرَیو-» را با «سَرَیو-» (Saráyu-) در زبان هندی کهن سانسکریت که نام رودخانهای بوده است همانند میدانند. برگرفتن نام سرزمینها و شهر اصلی آنها از نام رودخانه در سرزمینهای باستانی شرقی فلات ایران معمول بوده است. مثال دیگر نام اوستایی «باخذی-» (Bāxδī) و پارسی باستانی «باختریش-» (Bāxtriš) یا بلخ امروزی که از نام رودخانهٔ بلخاب (به یونانی: باکتروس) گرفته شدهاست و همچنین نام اوستایی «هَرخوَیتی-»، پارسی باستانی «هَرَهُوَتی-» و سانسکریت «سَرَسوَتی-» (Sárasvatī-) که از نام رودخانهٔ ارغنداب گرفته شده است”.۵۶
نامهای تاریخی
ریشه: برگرفته از واژهٔ ایرانی کهن هَرَیو-، بهمعنای "پُر شتاب"، نام رودخانهٔ هریرود. سَرایو- معادل سانسکریت ودایی آن در کتاب ریگودا، در فهرست رودهای ریگودا (سانسکریت: سَپتهسندو؛ بهمعنای 'هفترود') است که در کنار این سه رود دیگر یاد شده: کوبها (همان رود کابل)، رَسا (همان رَنهای اوستایی) و کُرومو (درهٔ کُرَم در مناطق قبیلهای فدرال پاکستان). بیشتر تاریخشناسان ریشهٔ نام هِرات را برگرفته از نام ایرانی باستان «هَرَیو» که به معنی «پُرشتاب» است میدانند. نام سرزمین باستانی هریوا و پایتخت آن از نام رودخانه هریرود که در آن جاری است گرفته شدهاست. «هَرَیو-» را با «سَرَیو-» (Saráyu-) در زبان هندی کهن سانسکریت که نام رودخانهای بوده است همانند میدانند. برگرفتن نام سرزمینها و شهر اصلی آنها از نام رودخانه در سرزمینهای باستانی شرقی فلات ایران معمول بوده است. امروزه هرات به نامهای دیگری نیز شهرت دارد. هریوا، هِرَی یا هَرِی، دیگر نامهای است که این شهر به آنها شهرت دارد، باشنده گان هرات را هِرَوی نیز میگویند. در ایران هِرات در گفتار عامیانه به اشتباه هَرات خوانده میشود.
تاریخ
نقشهٔ بطلمیوس (از سدهٔ دوم میلادی) از هرات (Aria) و سرزمینهای مجاور آن، که توسط نیکلاس جرمانوس، نقشهنگار آلمانی سدهٔ پانزدهم میلادی بازسازی شدهاست.
هرات پیش از کشف اقیانوس هند در گذرگاه جاده ابریشم قرار داشت..۷ و نقش بزرگ را در بازرگانی میان شبه قاره هند، شرق میانه، آسیای مرکزی و اروپا بازی میکرد. هرات از لحاظ موقعیت جغرافیایی در طول تاریخ بستر مناسب تلاقی تمدنهای شرق و غرب نیز به شمار میرفت. از اینرو هرات یکی از گهوارههای تمدنی تاریخ پربار خراسان شناخته میشود.
گذشته درخشان
در گذشتههای دور گفته میشد که «جهان اقیانوسی است و دراین اقیانوس مرواریدی هست و آن مروارید هرات است.»۸
هِرات در فَرگَرد نخست وندیداد اوستا بنام هَرویوا (Harōiva) آمدهاست که «ششمین سرزمین و کشور نیکی که من، اهورامزدا، آفریدم هَرویو و دریاچهاش بود.»۹
و در یَشت چهاردهم مِهریَشت از اوستا آمدهاست که «آن جا که رودهای پهناور و ناوتاک با انبوه خیزابهای خروشان، به ایشکَتا و پوروتا میخورد و به سوی موئورو، هَرویو، گاوا-سوغدا و هوارِزم میشتابد.»۱۰۱۱
تاریخ پیش از اسلام
نمای یک هیئت از هِرَویها، با پوشاکی شبیه سکاها، در حال اهدا ظروف فلزی و پوست پلنگ، برگرفته از حجاریهای پلکان روبهمشرق کاخ آپادانا، تخت جمشید، ایران.
ارگ هرات (قلعهٔ اختیارالدین). اگرچه ساخت این ارگ در سال ۱۳۰۵ میلادی صورت گرفته، اما مسکنگزینی در اینجا به دوران باستان برمیگردد، قرنها پیش از رسیدن اسکندر مقدونی، که گفته میشود دژ او هم در زیر این پُشته آرامیدهاست.۱۲
از جمله اقدامات مهم و اساسی اسکندر در کشورهای تحت استیلا و تسلط خود دِژسازی بود، و در دوران کشورگشای او در افغانستان هفت شهر بدست وی یا جانشینانش تهدابگذاری شده که به نام اسکندریه معروف هستند. اسکندریه آریانا (Alexandria of Ariana) یکی از این شهرهاست که همان هرات امروزی است. قلعهٔ اختیارالدین در طول تاریخ چندین بار ویران شده. تیمور نیز در حمله به هرات آن را ویران کرد، اما شاهرخ پسر او آن را بازسازی کرد.۱۳
هرویها (به یونانی: آرینها) دستهای از تیرههای آریایی بودند که در هزارهٔ دوم پیش از میلاد، زادبوم خود در آسیای میانه را رها کرده و از ناحیهٔ رودخانهٔ آمودریا (اکسوس یا جیحون) به داخل فلات ایران روی آوردند و در سرزمینی بارور، پیرامون هریرود (به لاتینی: Arius) جای گرفتند. نام سرزمینشان را به نام این رودخانه، هریوا نامیدند، که کم و بیش با ولایت هرات امروزین همانند است.
در سدههای واپسین هفتم و آغازین ششم پیش از میلاد، هریوا بدست مادها افتاد و پس از انقراض مادها بدست کورش بزرگ، یکی از ساتراپیهای هخامنشیان بهشمار میرفت. مرکز فرمانروایی هخامنشیان در هرات قصری در شهر آرتاکوانا بود. در سنگنبشتههای هخامنشی، هریوا (Haraiva) در فهرست ساتراپیهای هخامنشیان آمدهاست.
به قول مورخ یونانی هرودت، اسکندر مقدونی در ۳۳۰ قبل از میلاد، آرتاکوانا مرکز ساتراپی هریوه را گشود. وقتی اسکندر به این شهر آمد، آرتاکوانا شهر آباد و مرفهی بود. شهربان (ساتراپ) هریوه در آن زمان ساتی برزن نام داشت. اگر چه باشندگان هریوا بسختی مقاومت کردند اما سپاهیان اسکندر موفق به فتح شهر شده و آن را ویران و بسیاری از باشندگان آن را به قتل رسانیدند. اسکندر پس از تصرف شهر، در آنجا دژی برای نظامیان خود ساخت که بقایای آن هنوز باقی است. هدف از ساختن این دژ، حفظ نظامیان از شورش احتمالی مردم شهر بود. اسکندر سپس شهر را دوباره آباد کرد و نامش را «اسکندریه آرئیا» نهاد و باشندگان بازماندهٔ آرتاکوآنا را بدین شهر که هِرات امروزین باشد تحویل کرد.
پس از مرگ اسکندر (در سال ۳۲۳ ق. م)، هریوا جزئی از قلمرو سلوکیان درآمد. تا اینکه بعد از سال ۲۴۰ ق. م دو سرزمین همسایهٔ هریوا یعنی باختر و پارت از سلطهٔ سلوکیان مستقل شدند. دراین زمان هریوا جزئی از قلمرو دولت یونانی باختری نوبنیاد درآمد. در بین سالهای ۲۰۸ و ۱۹۰ ق. م آنتیوخوس سوم (ملقب به کبیر) پادشاه سلوکی توانست قلمروش را تا سرزمینهای شرقی گسترش دهد و دوباره هریوا بدست سلوکیان افتاد. در سال ۱۶۷ ق. م مهرداد یکم پادشاه مقتدر اشکانی با شکست دادن اوکراتید هریوا و برخی از سرزمینها را از سلوکیان گرفت. ازین به بعد هریوا جزئی از قلمرو اشکانیان باقیماند.
هِرات در دورهٔ ساسانیان در سنگنبشتهای در کعبه زردشت واقع در نقش رستم بنام هریو (Harēv) و در فهرست پایتختهای استانهای امپراتوری ساسانیان به زبان پهلوی بنام هری (Hariy) یاد شدهاست.۱۴ در دورهٔ ساسانی از مراکز مهم نظامی و منطقه مرزی در مقابله با هیاطله بودهاست. پیش از حملهٔ اعراب، مسلمان به خراسان دارای اقلیت مسیحی نستوری بود. این شهر مرکز شرابسازی هم بود.
در سال ۳۱ ه. ق (حدود ۶۵۰ م) یا کمی پس از آن باوجود مقاومت سرسختانهٔ هرویها، شهر به دست اعراب مسلمان فتح شد.
پارچ (جَک) آب برنجی با لولهٔ بلند، با تزئین قلمزنیشده با نقره و طلا، از هِرات، عصر سلجوقیان (۱۲۰۰-۱۱۸۰ م.)، موزیم بریتانیا.
تاریخ پس از اسلام
مسجد جامع هرات اثری بجایمانده از دوران غوریان و تیموریان.
در دورهٔ اعراب، یعنی در دوران قرون وسطی کشورهای اروپایی، هِرات همراه با نیشابور، مرو و بلخ یکی از چهار قسمت (چهار ربع) ایالت خراسان بود.
هرات را دل خراسان نیز خواندهاند.۱۵ ابوالفضل بیهقی در تاریخ خود مینویسد: «در سنه ثمان و اربع مائه فرمود ما را تا هرات رفتیم که واسطه خراسان است». در نزهةالقلوب اثر حمدالله مستوفی آمدهاست: «هرات هوایی در غایت نیکویی و درستی دارد، و پیوسته در تابستان شمال وزد و در خوشی آن گفتهاند: اگر در سرزمینی خاک اصفهان و باد هرات و آب خوارزم گرد آیند مرگ در آنجا بسیار کم است ... در این شهر در حین حکومت ملکان غور دوازده هزار دکان آبادان بوده و شش هزار حمام و کاروانسرا و طاحونه و سیصد و پنجاه و نه مدرسه و خانقاه و آتشخانه و چهارصد و چهل و چهار هزار خانه مردمنشین بودهاست ... مردم آنجا (هرات) سلاحورز و جنگی و عیارپیشه باشند و در آنجا قلعهای محکم است و آن را شمیرم خوانند. بر دو فرسنگی شهر بر کوه آتشخانهای بوده است که آن را ارشک گفتهاند. و این زمان قلعهٔ امکلجه میگویند و مابین آتشکده و شهر، کنیسهٔ نصاری بودهاست».
این شهر هم مرکزی برای مسیحیت تحت نفوذ کلیسای نستوری و هم پایگاه مهم تصوف، یعنی نظریه زاهدانه اسلام به شمار میرفت. افرادی از پیروان «نقشبندیه» و «چشتیه»، انجمنهای اخوت صوفیه به مقامات وزارت و صدارت عظمی رسیدهاند.
صحنهٔ نبرد تیمور با سلطان مصر، اثری از کمالالدین بهزاد، نگارگر (مینیاتوریست) مشهور اهل هرات، ۱۴۹۵-۱۴۹۴ میلادی، دورهٔ تیموریان.
هرات مثل اکثریت مناطق دیگر خراسان با هجوم مغول در ۱۲۲۲ م. از بنیاد ویران شد و بیش از نیمی از اهالی بومی آن قتلعام و یا آواره شدند.۱۶
هرات بین سالهای ۶۴۳ تا ۷۸۴ ه. ق پایتخت دودمان آل کرت بود. تیمور لنگ در سال ۷۸۴ هرات را گشود و آل کرت را نابود ساخت. در جریان این حمله هرات بار دیگر ویران و هزاران نفر کشته شدند. شاهرخ فرزند تیمور و همسرش گوهرشاد بیگم پایتخت تیموریان را در سال ۱۴۰۱ م از سمرقند به هرات منتقل کردند.
پارچ (جَک) یا جام بِرِنجی، دورهٔ تیموریان، سدهٔ پانزدهم میلادی، از هرات.
نمونهای از خط نستعلیق میرعلی هروی، خوشنویس برجستهٔ دورهٔ تیموریان در سدهٔ شانزدهم میلادی.۱۷
هرات در دوره تیموریان به اوج رونق رسید و سده پانزدهم میلادی دوران طلائی هرات بود. زیرا هرات دراین دوران از لحاظ پرورش نقاشان، معماران و موسیقیدانان خود به عنوان «فلورانس آسیا» شهرت پیدا کرده بود. در آن زمان مساجد و کاخهای زیبا و مجللی ساخته شد که تا این زمان زینتبخش این شهر است. از جمله مجموعه مصلای هرات، یک مدرسه و مسجدی که دوازده مناره در اطراف خود داشت بیشتر قابل ملاحظهاست. از این مجموعه که به دستور گوهرشاد بیگم بنا شده بود، اکنون تنها پنج مناره باقیماندهاست.
یکی از شاهزادگان تیموری به نام بایسنقر میرزا که خوشنویسی هنرمند بود، سرپرستی امور هنری را در شهر هرات در دست داشت. در آن زمان، شهر هرات مرکز تجمع هنرمندان شده بود و معروف است که فقط در یک آموزشکدهٔ نقاشی، شصت استاد به تعلیم هنرجویان و انجام سفارشهای محوله اشتغال داشتند. معروفترین استادکاران مکتب هرات کمالالدین بهزاد است که کتاب مصور و معروفی به نام ظفرنامه تیموری دارد. امیر علیشیر نوایی وزیر سلطان حسین بایقرا که خود نیز نویسنده و شاعر بود به تشویق هنرمندان و ادیبان و ساختن بناهایی در هرات میپرداخت.
در ۱۵۰۶ شیبانیان (ازبکان) آسیای مرکزی بر شمال افغانستان و هرات مسلط شدند. اندکی بعد هرات بدست صفویان افتاد. در دوران صفوی هرات مهمترین شهر و مرکز خراسان محسوب میشد و همواره مورد طمع ازبکان بود حتی چندبار این شهر به دست ازبکان افتاد. اما سلطه ازبکان بر این شهر به صورت کوتاه مدت بود و آنها از دورههای فترت در اوایل سلطنت شاه طهماسب اول و اوایل سلطنت سلطان محمد خدابنده و شاه عباس اول استفاده کردند و هر بار برای مدت کمی این شهر را در اشغال داشتند. گفتنی است شاه عباس کبیر در این شهر به دنیا آمد و تا پیش از به سلطنت رسیدن در این شهر زندگی میکرد.
معاهده پاریس و جدایی از ایران
نوشتار اصلی: جدایی هرات از ایران
پس از سقوط صفویان هرات مدتی در اشغال طایفهٔ ابدالی بود و به دست نادر شاه افشار افتاد. پس از مرگ نادر افغانها بر هرات مسلط شدند. انگلستان که از دیر زمان نگران دست اندازی روسیه به هندوستان بوده چشم طمع به سرزمینی دوخته که خود نام افغانستان بر آن نهاده بود تا بتواند آن را به صورت حایلی میان متصرفات آسیایی روسیه و هندوستان درآورد و مانع پیشروی روسیه به سوی اقیانوس هند و آسیای جنوبی شود. در دوران معروف به بازی بزرگ ماموران بریتانیایی در هرات فعال بودند و از جدایی آن از حکومت ایران پشتیبانی میکردند. در ۱۲۴۹ ه. ق عباس میرزا از سوی فتحعلی شاه قاجار مامور پس گرفتن هرات از افغانها شدنیازمند منبع. مرگ عباس میرزا در راه مشهد این کار را ناتمام گذاشت. محمد شاه قاجار نیز کوششی برای فتح هرات کرد که ناکام ماند. در زمان ناصرالدین شاه قاجار، دوست محمدخان، حاکم کابل و قندهار هرات را گرفت. نیروهای ناصرالدین شاه تحت فرمان حسامالسلطنه هرات را محاصره کردند و در سال ۱۲۷۳ این شهر را گرفتند. با مداخلات بریتانیا در جنوب ایران و بحرانی شدن روابط ایران و بریتانیا طی معاهده پاریس که در ۱۲۷۳ ه. ق. (۲۳ جنوری ۱۸۵۷ میلادی) در پاریس بین نماینده ایران و سفیر بریتانیا امضا شد قرار شد که نیروهای بریتانیا از بنادر و جزایر جنوب ایران خارج شوند و در عوض ایران نیز سپاهیان خود را از هرات فراخواند و بناچار از شهر هرات و غرب افغانستان امروز صرف نظر کند.
تلاش برای الحاق دوباره به ایران
پس از مرگ دوست محمد خان و ایجاد هرج و مرج در افغانستان، دولت انگلیس تصمیم گرفت هرات را برای مدت نامعلومی به طور امانی تحت حاکمیت ایران قرار دهد. بدین جهت رونالد تامسون وزیر مختار انگلیس در ایران در اکتبر ۱۸۷۹ (۱۲۵۸ خورشیدی) این پیشنهاد را از طرف دولت متبوعش به دولت ایران ارائه کرد. ناصرالدین شاه و صدراعظم او حسین خان سپهسالار قرارنامهٔ مزبور را در دولت مطرح و آن را مورد بررسی و مطالعه قرار دادند و با اطرافیان خود در باب آن مشورت کردند. از جمله ایراد عمدهای که به آن گرفته شد ذکر کلمهٔ «امانت» در قرار نامه بود که میگفتند اگر پس از آنکه دولت ایران متحمل زحمت و مرارت شد و مبالغی در این راه هزینه کرد و بعد از مثلاً شش ماه دولت انگلیس تصمیم گرفت هرات را از قلمرو ایران جدا نماید چه خواهد شد؟ مذاکرات با دولت انگلیس در باب حذف این شرط از قرارنامه هم نتیجه نداد. به این جهت با آنکه ناصرالدین شاه در این باره به استخاره هم متوسل شد و استخاره هم «بسیار بسیار خوب» آمد، مدتی سرگردان و حیران بودند و نمیتوانستند تصمیم بگیرند و بالاخره بهتر آن دیدند که آن را قبول نکنند و به مقامات انگلیس پاسخ رد داده شد.۱۸
تاریخ معاصر
چشم انداز قلعه اختیارالدین در دوران معاصر از دور
در تاریخ معاصر افغانستان، هرات از استبداد داخلی، تحجر، تعصب و تجاوزات خارجی بیش تر از دیگران رنج کشیده است. هرات سراسر سده نوزدهم را در میان کشمکشهای سرداران سدوزایی و محمدزایی و بازی بزرگ سپری نمود.
هرات در سده بیستم سرنوشتی غمانگیزتر از سدهٔ قبل داشت. از ۱۵ تا ۲۰ مارچ ۱۹۷۹ (۲۴ - ۲۹ حوت ۱۳۵۷) اولین قیام تحت نام قیام بیست و چهار حوت افسران و سربازان حکومتی و مردم هرات علیه حکومت تحت حمایت شوروی نورمحمد ترهکی با شعارهای مذهبی سر بلند کرد که به سرکوب خونین هراتیها منجر شد.
هرات در تا پایان سال حمله شوروی به افغانستان ویرانیهای زیادی را متحمل شد و تعداد زیادی از شهروندان آن کشته، زخمی و یا معلول شدند.
پس از سقوط حکومت دکتر نجیب الله، آخرین رئیس جمهور تحت حمایت شوروی در افغانستان و تسلط مجاهدین بر افغانستان، اسماعیل خان به همراه نیروهای تحت امرش، وارد شهر هرات شد و کنترل آن را در دست گرفت. اسماعیل خان تا سال ۱۳۷۴ خورشیدی، فرمانده قل اردوی شماره چهار اردوی افغانستان در غرب کشور و استاندار استان هرات بود.
در سال ۱۳۷۴، طالبان پس از نبردهای در ولایت فراه موفق به تصرف شهر هرات شدند و مانند سایر ولایات قوانین منحصر به حکومت خودشان را در هرات نیز تطبیق کردند.
در طول سه دهه گذشته و در جریان اشغال افغانستان توسط شوروی، نبردهای داخلی در افغانستان در دوران حکومت مجاهدین و دوره طالبان، هزاران تن از باشندگان هرات، از خشونتها در کشورشان، به جمهوری اسلامی ایران مهاجرت کردند.
پس از تهاجم آمریکا و نابودی طالبان توسط آمریکا، بار دیگر کنترل هرات و ایالات غربی افغانستان در سال ۱۳۸۰، بدست اسماعیل خان افتاد و اسماعیل خان پروژههای بزرگ سازندگی و بازسازی را در این شهر به اجرا گذاشت.
در سال ۲۰۰۴ میلادی، استان هرات شاهد چند درگیری خونین میان نیروهای دولتی تحت امر اسماعیل خان و دیگر فرماندهان محلی بود. هواداران اسماعیل خان معتقد بودند که بیشتر این درگیریها، به تحریک دولت مرکزی، به منظور سست کردن بیناد حاکمیت اسماعیل خان در هرات انجام میشود.
وضعیت سیاسی جاری
هرات در سالهای اخیر نابسامانیهای سیاسی متعددی را گذراندهاست اما نسبت به برخی از ولایات افغانستان وضعیت امنیتی بهتری دارد. بعد از سقوط حکومت طالبان محمداسماعیل خان خود را والی هرات خواند. در سال ۱۳۸۴ حامد کرزی اسماعیل خان را از این سمت سبکدوش و برای گرفتن پست وزارت معادن به کابل فراخواند و سید محمد خیرخواه به عنوان والی هرات تعیین شد. یک سال بعد رییس جمهور حسین انوری رهبر حزب حرکت اسلامی افغانستان را به عنوان والی هرات تعیین کرد. انوری نخستین والی شیعه هرات بود و سه سال به این سمت باقیماند و پس از آن در جدی ۱۳۸۸ یوسف نورستانی به عنوان والی به هرات فرستاد. یک سال بعد داوود شاه صبا به جای او به این سمت منصوب شد.
این شهر طی دوسال اخیر توانسته است پلههای شکوفایی و ترقی را تندتر بپیماید. بدنبال تصویب و شروع برنامهای مبنی بر رشد هرچه بهتر هرات که توسط دکتر صبا تهیه شده، قرار است هرات در ظرف چند سال آینده شاهد ساخت و ساز پروژههای عظیم زیربنایی که در رشد اقتصاد این شهر نقشی مهم دارد باشد. از این موارد میتوان بر ایجاد سهولتهای شاهراهها و میدان هوایی (فرودگاه) آنرا نام برد. در مهمترین رویداد معاصر هرات، شهر هرات از شانزدهم تا بیستم اکتبر ۲۰۰۷ میزبان هفدهمین نشست وزیران خارجه سازمان همکاریهای منطقهای (اکو) بود.
جغرافیا و اقلیم
شهر هرات از شمال و شرق کوهستانی از غرب و جنوب نسبتاً کوهستانی میباشد اقلیم این شهر معتدل است که در زمستان به ۱۰- درجه سانتی گراد هم میرسد در زمستان بارانها و برفها در این شهر میبارند و در تابستان هوا گرم و گاهی اوقات به ۳۸ درجه سانتی گراد میرسد در بهار هم هوا معتدل و دلپذیر است
رودها
آب و هوا
هرات دارای آب و هوایی معتدل است، بهاری دلپذیر، تابستانی با بادهای زیاد که به بادهای ۱۲۰ روز معروف اند، پاییزی معتدل و زمستانی نه چندان سرد است. تنها زمستان ۱۳۸۶ به عنوان سختترین زمستان تاریخ معاصر هرات شناخته میشود که در آن بر اساس ارایه گزارش سایت رسمی ولایت هرات، یکهزار تن کشته شدند. بادهای ۱۲۰ روز در هرات شدت گرما را دراین ولایت میکاهد و سبب سردی هوا در جریان شب میشود
